باغ مهد کودکان، ایدهای با یک دنیا چالش
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۴۱۱۵۲
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها - جوان نوشت: زنــــدگـــی آپارتماننشینی و بازیهای کامپیوتری در کنار تبلت و موبایل که از دست کودکان جدا نمیشود، باعث شده است زندگی آنها لطمه ببیند. دیگر از آن بازیهای قدیمی خبری نیست؛ قایمباشک، گرگم به هوا و وسطی، همه اینها به مرور زمان به فراموشی سپرده شده است، حتی در برخی مواقع، دوچرخهسواری هم جای خود را به ماشینها و موتورهای شارژی داده است، کودک بدون هیچ فعالیتی داخل این وسیله الکتریکی مینشیند و با فشار دادن پدال گاز به این طرف و آن طرف میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کودکان یک تا شش ساله تا وقتی در خانه هستند، نمیتوانند آنطور که باید و شاید فعالیت داشته باشند چراکه خانههای نقلی با چیدمان امروزی مانع انجام بازیهای هیجانی آنها میشود. اگر هم این کودکان به مهدکودک یا پیشدبستانی بروند نیز همین روند برایشان تکرار خواهد شد، زیرا این مراکز عمدتاً داخل آپارتمان و در یک اتاق کوچک تشکیل میشود و واضح است که چندین کودک در یک اتاق کوچک نمیتوانند تحرک کافی داشته باشند و در چنین شرایطی اصلاً ارتباطی میان آنها و طبیعت هم شکل نمیگیرد.
وجود یک محیط باز و ایمن برای سرخوشیها و کنجکاویهای کودکان سبب خواهد شد با طبیعت و تمام مسائل پیرامون آن روبهرو شوند و کنکاش داشته باشند. آنها از این طریق میتوانند برخی سؤالات ذهنی خودشان را پاسخ دهند و تجربههای جدیدی کسب کنند. در این صورت است که خلاقیت در کودکان شکل میگیرد و در محیطی سالم و مورد نیاز خود رشد مییابند. شاید به همین دلیل باشد که سازمان تعلیموتربیت طرح ایجاد مهدباغها را مطرح کرده است، اما مشخص نیست این طرح تا چه میزان، امکان عملیاتیشدن داشته باشد؟
هیجانی که جای خود را به تنپروری داده است
در برخی شهرها و شهرستانهای کشور، مهدکودکهایی در طبیعت برای کودکان برپا شده، ولی تعداد این مهدکودکها انگشتشمار است، اما در تهران مهدکودکی که در طبیعت فعالیت کند، وجود ندارد. در صورتی که یک مدرسه یا یک مهدکودک طبیعت، میتواند یک زیستبوم آموزشی برای کودکان باشد که دور از هر ساختمان و محیط بستهای، اجازه جنب و جوش و فعالیت آزادانه را به آنها میدهد.
کودکان در مهدکودکهای طبیعت، تجارب مهمی کسب میکنند و تواناییهای ذاتی خودشان را بهتر و بیشتر میشناسند؛ تجارب مهمی که ارزش آن بیش از دروس تئوری مدارس است که برای مدتزمان طولانی ۱۲سال و به صورت مکرر برای بچهها تکرار میشود، حتی تشکیل کلاسهای پیشدبستانی در طبیعت هم میتواند به شکوفایی استعداد کودکان پیش از ورود به مدرسه کمک بسیار زیادی کند.
همنشینی با طبیعت، حق کودکان است، اما متأسفانه زندگیهای آپارتماننشینی این حق را از آنها گرفته و شرایط کنونی جامعه، آنها را به سمت بیتحرکی و تنبلی سوق داده است.
در گذشته کودکان با خاک، سنگ و آب بازی میکردند و بدون ترس از اینکه قرار است اتفاق بدی برایشان بیفتد با طبیعت ارتباطی صمیمی داشتند، اما حالا با طبیعتی که به سمت مدرنیزهشدن رفته است، شور و هیجان آنها فروکش کرده و جای خود را به کسلی و تنپروری داده است، البته این مربوط به همه کودکان امروزی نمیشود و استثنائاتی هم وجود دارد.
نگاه سیاستی، کودک را کوچک پنداشته است
به دلیل غالبشدن زندگی شهرنشینی و آپارتمانی، عموم کودکان از حضور و فعالیت در فضاهای باز و عناصر طبیعی دور شدهاند. سازمان تعلیموتربیت کودک به دنبال دور کردن کودکستانها از فضای «مدرسهای» و واردشدن آنها به فضاهای متناسب با اقتضای کودکی و تربیت است. در این میان، باغ و طبیعت محیط غنی ویژهای را برای فعالیت و رشد کودکان فراهم میکند و چه به صورت اردو و حتی به عنوان موقعیت راهاندازی کودکستان قابل تأمل و توجه است. لازمه اجراییشدن چنین ایدههایی، همکاری سازمانها و ارگانهای متعدد در این زمینه خواهد بود. همتیفر، رئیس سازمان تعلیموتربیت کودک، در پاسخ به این سؤال «جوان» که آیا در حال حاضر مهدهایی در فضای باز وجود دارد تا کودکان در آنجا کاوش کنند و با طبیعت ارتباط بهتر و بیشتری داشته باشند، میگوید: «در حال حاضر، چندان نه، اما کلیت نگاه ما دورشدن از فضای مدرسهای و رفتن سراغ تربیت و یادگیری در محیطهای اینچنینی است. در حال حاضر با این نگاه فاصله داریم، اما به سوی آن حرکت خواهیم کرد.»
او ادامه میدهد: «نیاز است کودکستانها به گونهای حمایت شوند تا نگاه بازی محوری داشته باشند و در گام بعدی فعالیت و تحرک بچهها به ویژه در طبیعت محقق شود، البته این کار در قالب اردوهای کودکستانی الان هم اجرایی میشود.»
رئیس سازمان تعلیموتربیت تصریح میکند: «تعداد زیادی از کودکستانها، فضای اختصاصی کمی دارند و عمدتاً ساختمانهای مسکونی را تبدیل به فضای آموزشی و کودکستان کردهاند. برای بهتر شدن شرایط، باید همافزایی صورت گیرد تا فضاهای مناسبی در اختیار متخصصان و مؤسسان دغدغهمند کودکستانها قرار گیرد که انشاءالله این امر در برنامه آتی سازمان قرار خواهد گرفت و امیدواریم با همکاری سایر سازمانها و ارگانها به نتایج خوبی دست یابیم، مثل تسهیل در استفاده از فضاهای سبز و پارکها برای اینکه این هدف مهم به نتیجه برسد.»
همتی فر در رابطه با مشکلات و چالشهای پیش روی کودکان اظهار میدارد: «متأسفانه نگاه سیاستی به کودک اینگونه بوده است که او را کوچک پنداشتهاند و این کوچکانگاری مسئله در برنامهریزیها و اعتبارات ملی و محلی مشهود است، در صورتی که شش سال اول زندگی کودک یک سرمایهگذاری مهم و اساسی است که باید متولیان امر و دولتمردان به این دوره مهم رشد تربیت توجه ویژهای در تراز «دوره اساس» داشته باشند. در این صورت است که بخش مهمی از زندگی هر فردی به درستی پایهریزی خواهد شد و اثرات مثبت کوتاهمدت و میانمدت و انشاءالله بلندمدت آن را در عرصههای آموزشی، اجتماعی و حتی اقتصادی خواهیم دید.»
نظر کارشناس :اضطراب کودکان با محصور شدن در محیط بسته
فضای باز و ایمن خلاقیت کودک را رشد میدهد
مربیان و مدیران مهدهای کودک بیش از هر کسی تأثیر مخرب دوری کودکان از محیط آزاد و فضای سبز را میدانند. فاطمه ربیعی که مدیر یک مهدکودک در منطقه ۸ تهران است به «جوان» میگوید: «بچهها در محیط آپارتماننشینی به طور مداوم جملات دستوری میشنوند؛ بنشین، دست نزن، میریزه، میشکنه و خطر داره. آنها دائماً تذکر میشنوند که در نتیجه آن، دچار شخصیت وسواسی خواهند شد. متأسفانه این وسواس و هراس از محیط در شخصیت آنها در بزرگسالی تأثیر سوئی خواهد گذاشت.»
او ادامه میدهد: «متأسفانه «اضطراب» در دختران و پسران زیر شش سال شایع شده که بخش اصلی آن به دلیل زندگی در آپارتمان و محصوربودن در محیط بسته است.» ربیعی اظهار میدارد: «بچهها در فضای باز و ایمن، خلاقیتشان رشد خواهد کرد، در مقابل آنهایی که مدام تذکر میگیرند و انرژیشان را سرکوب میکنند، صدمه میبینند. این بچهها حتی وقتی کارهای درست هم انجام میدهند، شک دارند و به طور مداوم خودشان را سانسور میکنند.» او میافزاید: «وقتی بچهها را به یک حیاط کوچک میبریم و اجازه میدهیم آزادی عمل داشته باشند، آنها در کنار باغچه، درخت و گلها، پرنشاط و سرحالتر از همیشهشان میشوند و در این زمان ما نهایت بازخورد را از آنها میگیریم. حالا تصور کنید که این حیاط تبدیل به محیطی سرسبز شود و آنها بتوانند در دل طبیعت بازی کنند، به طور حتم آن موقع بچههای سرزندهتری تربیت خواهیم کرد.»
ربیعی میگوید: «به لحاظ تراکم ساختمانسازی شهری به خصوص در برخی مناطق که شدت آن بیشتر است، بافت فضای سبز بسیار کم است، بنابراین اگر مؤسس مهدکودک بخواهد یک ساختمان با فضای سبز تهیه کند، عملاً برایش غیرممکن است. باید فضای امن مختص کودک ایجاد شود تا کودکان احساساتشان را بروز دهند.»
چه باید کرد؟
همه دنیای یک کودک، بازی است. او با بازی کردن میتواند همه چیز را به خوبی یاد بگیرد، اما متأسفانه با محدودکردن کودکان در فضای بسته و تشرزدن مداوم به آنها، نه تنها شرایط تنشزا و پراسترسی را برایشان رقم میزنیم بلکه اجازه تحرک، کنجکاوی و یادگیری را هم از آنها خواهیم گرفت. در چنین شرایطی وجود مهدباغها و بعد از آن هم مدارسطبیعت میتواند مؤثر واقع شود و کودک را سرحال و شاد نگه دارد، البته جااندازی و راهاندازی این گونه مراکز آموزشی نیازمند طی کردن راه طویل چندین ساله است، به خصوص که این روزها آموزشوپرورش کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند، اما با توجه بیشتر به سازمان تعلیموتربیت کودک و تقویت آن، میتوان به عملیشدن این طرح امیدوار بود. بیتردید این گونه مراکز آموزشی میتوانند کودکان را به سمت طبیعتگردی، تحرک و فعالیت ببرند تا از لحاظ دریافت آموزش، قویتر و بهتر عمل کنند. چنین مسیری بهتر از آن است که بچهها را در فضای اتاق بنشانیم و بخواهیم یکسری مطالب را بخوانند، حفظ کنند و یاد بگیرند.
نظر شهرداری: این طرح باید کارشناسی شود
کودکان تهران و همچنین سایر کلانشهرها از فضای آپارتماننشینی و خانههای کوچک کلافهاند، چراکه نمیتوانند آزاد باشند و آزادانه بازی کنند. آنها وقتی به مهدکودک هم میروند در یک ساختمان محصور میشوند. در واقع حیاطی در خانهشان برای بازی ندارند و در مهدکودکشان هم امکان طبیعتگردی را از دست دادهاند. در این بین سازمان تعلیموتربیت قصد دارد فضای برخی مهدهای کودک را به داخل طبیعت و فضاهای سبز مناطق مختلف شهری ببرد. لازمه این اقدام، همکاری شهرداری و به خصوص سازمان فضای سبز است. آیا سازمان فضای سبز شهرداری تهران تا امروز برنامهریزی یا طرحی در خصوص ایجاد مهدباغها در فضای سبز شهری و همچنین پارکها داشته است؟
علیمحمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران میگوید: «در رابطه با طرح ایجاد مهدکودک در داخل پارک نمیتوان اظهارنظر قطعی کرد. این موضوع در حال حاضر شبیه یک ایده است که نیاز به بررسی کارشناسی با در نظر گرفتن تمام ابعاد موجود دارد، بنابراین بهتر است طراحان این ایده، طرح اصلی خود را با تمامی جوانب آماده و جهت بررسی به شهرداری ارسال کنند تا مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد و بعد از اینکه ابعاد آن کاملاً مشخص شد، در زمینه اجراییشدن آن تصمیمگیری شود.»
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون ارگان یا سازمانی در زمینه اجرای مهدباغها در فضای سبز شهر به شما مراجعه کرده است؟ اظهار میدارد: «خیر تاکنون از طرف ارگان یا سازمانی این پیشنهاد به صورت خاص و ویژه مطرح نشده است. ما از هر اقدام یا طرح و ایدهای که منجر به جلب مشارکتهای مردمی و همچنین استفاده بیشتر از فضای سبز بوستانهای شهری تهران شود، استقبال خواهیم کرد، البته باید طرح و ایده مدنظر به صورت کامل و شفاف با ذکر جزئیات دقیق، از سوی صاحبنظران عرصه فضای سبز و متخصصان رشتههای مختلف از جمله کارشناسان فرهنگی و اجتماعی بررسی و تمامی ابعاد کار و همچنین زیرساختهای لازم جهت اجرای بهینه پروژه و تأیید موضوع از سوی شهرداری آماده شود.»
مختاری اظهار میدارد: «پروژه تبدیل بیش از ۱۱۸ بوستان عادی به بوستانهای ویژه مادر و کودک در سطح محلات شهر تهران نیز از حدود دو سال پیش آغاز و تاکنون حدود ۳۰بوستان افتتاح شده و امید است تا پایان سال آینده تمامی این بوستانها به بوستانهای مادر و کودک تبدیل شوند. هم اکنون نیز در بسیاری از بوستانها شاهد حضور کودکان مهدکودک و فرزندان دبستانی، راهنمایی و مقاطع متوسطه تحصیلی هستیم که از فضای سبز این بوستانها جهت استفادههای ورزشی و فراغتی بهره میبرند.»
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: کودکستان سازمان تعلیم و تربیت آپارتمان نشینی فضای سبز شهر کودکستان ها داشته باشند حال حاضر بوستان ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۱۱۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام